محل تبلیغات شما
امروز خواستم بالاخره یه حرکتی بزنم و یه غذایی بپزم و وقتی آماده کردم که بپزه رفتم تو اتاق و با حالتی مرکب از دولپی کلوچه لمبوندن و آهنگ گوش دادن شروع کردم جمع و جور کردن‌ خرت و پرتا. کارم هنوز تموم نشده بود که بوی دود غلیظی حس کردم. گفتم بدبخت شدم خونمون آتیش گرفته. زود پریدم همه جارو یه نگاه انداختم ولی خبری نبود تا اینکه رفتم آشپزخونه و دیدم جوری از قابلمه غذام دود بلند میشه که میتونه یه تنه اقلیم ایران رو از گرم و خشک به دودی و آتشفشانی تغییر بده.
پ.ن: نتیجه گرفتم من برای آشپزی ساخته نشدم.

بعد از دوازده سال و اندی

دیگه عمرا آشپزی کنم

یکی از روزای عادی

یه ,دود ,آشپزی ,آشپزخونه ,اینکه ,غذام ,جوری از ,از قابلمه ,دیدم جوری ,و دیدم ,آشپزخونه و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

I.R.A.N ... سیاره علم flisrowlora Mary's collection آلبوم محمد حسن اسایش-درمیهن بلاگ فروش انواع قرص های چاقی و لاغری gledagadsys مدونة فنیة للمطرب ماجد دسومی((موسیقی)) کشتی هوایی